تاریخ: ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۹:۳۵
بازدید: ۲۵۰
کد خبر: ۳۳۸۶۹
سرویس خبر : انرژی

سیل‌های ویرانگر نیم قرن اخیر در مناطق نفت‌خیز ایران

می متالز - مناطق نفت‌خیز ایران در استان خوزستان از دیرباز و به‌ علت قرار گرفتن در مصب خروجی رودخانه‌های مهم کارون، دز و کرخه به خلیج‌فارس و همچنین استقرار در کوهپایه‌های زاگرس، متاثر از شرایط طبیعی و زیست‌محیطی و سیلاب‌های فصلی در مقاطع مختلف بوده است. علاوه بر گزارش سیلاب‌های ویرانگر در مقاطعی از آغازین سال‌های فعالیت کمپانی و حین عملیات اکتشاف نفت در جنوب غرب ایران، حداقل در نیم قرن اخیر، چندین و چند سیل ویرانگر در ایران و خصوصا در این مناطق به وقوع پیوسته که از این میان دو سیلاب سال‌های ۱۳۴۷ و ۱۳۵۸ ویرانی‌های بیشتری را ایجاد کرده‌اند.
سیل‌های ویرانگر نیم قرن اخیر در مناطق نفت‌خیز ایران

به گزارش می متالز، در این یادداشت، مستند به گزارش‌های منتشره در مطبوعات آن دو مقطع، به این سیلاب‌ها و به‌طور مشخص نقش صنعت نفت در مدیریت بحران و کاهش مشکلات و آلام سیل‌زدگان اشاره شده است.

 

بهمن۱۳۴۷، سیل در خوزستان و تخریب منازل و تاسیسات شهری

اهالی خوزستان و کارکنان صنعت نفت نخستین روزهای بهمن‌ماه سال۱۳۴۷خورشیدی را با بارش‌های متوالی و شدید آغاز کردند. روزنامه اطلاعات در تاریخ چهارشنبه دوم بهمن۱۳۴۷ طی شماره ۱۲۷۹۷ خود گزارش داد در اثر سیل راه‌آهن جنوب بسته شد و سیلاب در خیابان‌های اهواز و آبادان عبور و مرور را مشکل کرد. این بارندگی‌ها البته محدود به خوزستان نبود و همزمان ریزش باران در رشت و سایر شهرهای شمالی نیز مشکلاتی را برای مردم به‌وجود آورد.

راه‌آهن تهران - خرمشهر که محور مواصلاتی ریلی مهم در اتصال شمال و جنوب ایران محسوب می‌شد در اثر این حادثه طبیعی در چند نقطه آسیب دید و برای ترمیم آن فعالیت آغاز شد. بر اثر جاری شدن سیل در طول راه‌آهن، اکثر خانه‌های کارگران و افراد بومی در منطقه بین اندیمشک و اهواز در محاصره آب قرار گرفتند و کارگران مذکور به اتفاق خانواده‌های خود به داخل واگن‌های قطارهایی که در ایستگاه‌های بین راه متوقف بودند پناه بردند. همزمان شاهراه خوزستان - تهران نیز به علت فرو ریختن پل شاهور مسدود شد.

در روزهای نخست این سیل مهیب، روستای خوردورق آبادان به زیر آب رفت و آتش‌نشانی و خدمات و مستغلات پالایشگاه آبادان برای کمک به سیل‌زدگان وارد عمل شد. به علت وضعی که بر اثر طغیان دریا و رودخانه‌های کارون، بهمنشیر و شط‌العرب به وجود آمد انجمن شهر آبادان با حضور آقای فیلی، معاون کل شرکت ملی نفت در حوزه قرارداد و شهردار آبادان، جلسه فوق‌العاده‌ای تشکیل شد و از طرف تیمسار دریابان«منشی»، فرمانده هنگ دریایی مستقر در خوزستان نیز عده‌ای از سربازان نیروی دریایی بسیج شدند تا در صورت بالا آمدن بیشتر آب آماده کمک به مردم باشند.

همزمان با وقوع سیل در خوزستان و آبادان قرار قبلی حضور معاون نخست‌وزیر شوروی در آبادان از بین رفت و  هواپیمای اختصاصی وی و هیئت همراه به علت نامساعد بودن هوا از طریق اصفهان به تهران بازگشت. مطبوعات محلی همچنین گزارش دادند که در ایام بارندگی و سیل مذکور هوای آبادان و خرمشهر مه‌آلود بوده و ایاب و ذهاب موتور لنج‌ها به کویت و سایر شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس نیز صورت نگرفت.

سیلاب پل شاهور را فرو ریخت و همه اتوبوس‌هایی که از اهواز عازم تهران بودند یا از اندیمشک به اهواز می‌رفتند در طرفین پل متوقف شدند.

در مرکز میدان‌های نفتی نیز سیل ویرانگر خساراتی را به بار آورد. روزنامه اطلاعات در صفحه ۵ همان شماره خود نوشت، سیل وحشتناک در روستای«یک مه» واقع در ۴۰ کیلومتری مسجدسلیمان جاری شد و چهار نفر از روستاییان را به اسامی موسی راکی ۵۵ساله، احمدقلی راکی ۲۰ساله، ملک شجاعی۲۰ساله و علی بابادی۲۲ ساله را به همراه ۸۰۰ رأس گوسفند و بز با خود برد.

چنانچه پیش‌تر آمد، سیلاب بهمن۴۷ محدود به جنوب غرب ایران نبود و قسمتی از تهران را نیز فرا گرفت. سقف بازار تهران در چند نقطه فرو ریخت و مغازه‌ها تعطیل شدند. محلات جنوب شهر در محاصره سیل افتاد و یک ساختمان چهار طبقه در قلعه وزیر خراب شد.

در خوزستان با طغیان رودخانه کرخه، آب از مسیر سرریز شد و ماموران با کمک مردم کیسه‌های شن جلوی سیلاب گذاشتند تا از نفوذ آن به خانه‌ها و مزارع‌شان جلوگیری کنند.

پنجم بهمن‌ماه روزنامه‌ها گزارش دادند که تاکنون ۱۸جسد از رودخانه کارون گرفته شده و مهندس سالور، استاندار خوزستان از دولت استمداد کرد. همزمان آب سد سد دز به‌طور قابل ملاحظه‌ای بالا آمد و به همین جهت ماموران دریچه‌های بالای سد را باز کرده و آب با فشار فوق‌العاده‌ای از دریچه‌ها خارج شد. ستاد اصلی امدادی زیر نظر آقای سالور استاندار و با عضویت معاون شرکت ملی نفت در حوزه عملیات، فرماندار لشگر، فرماندار اهواز، رئیس شهربانی، رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ و شهردار اهواز تشکیل شد.

همزمان ناحیه نفتی دارخوین اهواز نیز به محاصره سیل افتاد و چون سیلاب به طرف خانه‌های مسکونی پیشروی می‌کرد توسط نیروهای شرکت نفت و مراکز امداد و نجات ارتش یک‌هزار گونی پر از ماسه به محل فرستاده و ساخت سیل‌بند توسط کارکنان شرکت نفت و مردم محلی انجام شد. در چنین شرایطی سیل سبب هجوم مارها به مناطق مسکونی شوشتر شد و روزنامه‌ها نوشتند، ظرف دو روز گذشته اهالی صدها مار را کشته‌اند.

آب کارون به میزان سه متر و 67 سانتی‌متر بالا آمده بود و شدت جریان آب در حدود 5 هزار و 500 مترمکعب در ثانیه برآورد می‌شد. همچنین پیش‌بینی می‌شد سطح آب کارون در صورتی که بارندگی مجددی نشود تا یک متر دیگر بالا می‌رود و حدود پنج متر در شهر اهواز می‌رسد. با بحرانی‌تر شدن اوضاع آن هم همزمان با ششم بهمن‌ماه سالروز انقلاب فرمایشی شاه و ملت، امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر کمیته‌های امنیت و ستاد عملیاتی در شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، دزفول، سوسنگرد و مسجدسلیمان تشکیل داد تا این کمیته‌ها ۲۴ساعته سرگرم رسیدگی به وضع مناطق سیل‌زده باشند.

با طغیان رودخانه‌های بهمنشیر و کارون در ناحیه آبادان، سیلاب در نقاط اطراف رودخانه‌ها جاری شد و در باغ سده احمدآباد دیواری به علت سیل فرو ریخت و هفت نفر زیر آوار رفتند که دو نفر آنها به اسامی مهدی احمدیان ۷ساله و رمضان کیهانی ۸ساله کشته شدند. به همین دلیل در جلسه انجمن شهر آبادان تصمیم گرفته شد همه دیوارهای گلی در سواحل بهمنشیر و کارون را تخریب کنند تا از ریزش آوار و تلفات ناشی از آن جلوگیری شود.

با ادامه سیلاب در مناطق نفت‌خیز، قربانیان سیل خوزستان در شاه‌آباد و مسجدسلیمان به 60 نفر رسید. شهر شوش تخلیه شد و مردم به ارتفاعات پناه بردند. مناطقی از اهواز شامل چهارصد دستگاه، باشگاه قایقرانی، محله کولی‌ها، باشگاه کلوپ شنا، تصفیه‌خانه گلستان و باغات شاه در محاصره سیل قرار گرفتند. در همان روز ششم بهمن‌ماه، در مسیر  شوشتر به دزفول اتوبوسی با ۴۳ سرنشین به کام سیل واژگون شد و در آن حادثه سه نفر جان باختند و 40 نفر به‌وسیله هلی‌کوپترهای گشتی ارتش و شیر و خورشید از مرگ حتمی نجات یافتند و مجروحان حادثه به بیمارستان شرکت نفت در آبادان منتقل شدند.

روزنامه اطلاعات در شماره روز دوشنبه هفتم بهمن۱۳۴۷ شماره ۱۲۸۰۱ تیتر زد: «سیل اهواز را خانه به خانه تسخیر می‌کند». این روزنامه همچنین از بازدید نخست‌وزیر از خوزستان خبر داد و نوشت: مردم اهواز از ترس سیل دسته دسته از شهر خارج می‌شوند. سیل خوزستان به یک فاجعه تبدیل شده و خطر طغیان فرات، خرمشهر را تهدید می‌کند. 8 هزار سیل‌زده در مساجد سکونت داده شدند و در شرایطی که دریچه‌های سد از نو باز شد، جریان آب آشامیدنی شهر اهواز به کلی قطع شد.

روز سه‌شنبه هشتم بهمن در حالی که امید به پایین رفتن سطح آب کارون و رفع خطر بود، دوباره باران‌های سیل‌آسا در خوزستان آغاز و سیل با سرعت به‌طرف خرمشهر سرازیر شد. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران پنج اردوگاه در اهواز، خرمشهر، سوسنگرد، دزفول و بندر شاهپور دایر کرد.

در تمامی ایام نزدیک به بیست روزه سیل در خوزستان کارکنان صنعت نفت دوشادوش مردم خوزستان و دیگر هموطنان خود در مدیریت بحران و خدمت‌رسانی به سیل‌زدگان حضور فعال داشتند و علاوه بر حفاظت و حراست از تاسیسات نفتی در عرصه خدمات عمومی و اجتماعی به سیل‌زدگان نیز تلاش می‌کردند. در جریان سیل مذکور هیچ‌گونه گزارشی از تخریب یا آسیب تاسیسات نفتی در رسانه‌ها و اخبار منتشر نشد و مشارکت صنعت نفت در مدیریت بحران سیل در کنترل آن بسیار موثر بود.

پنجشنبه ۱۰بهمن۱۳۴۷ نخست‌وزیر دستور داد همه مدارس در نقاط سیل‌زده 15 روز تعطیل باشد و با فروکش کردن سیل بازسازی مناطق سیل‌زده آغاز شد.

 

بهمن۱۳۵۸، سیل خوزستان همزمان با نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران

یازده سال پس از فاجعه سیل مرگبار در مناطق نفت‌خیز جنوب و در یکمین سالگرد پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، خوزستان مجددا شاهد سیلی عظیم و ویرانگر بود. سهمگین بودن این سیل در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۸ باعث شد تا تیتر اصلی روزنامه‌های ایران یک روز پس از سالگرد پیروزی انقلاب به پوشش اخبار آن اختصاص یابد. سیل شدید در خوزستان حالت فوق‌العاده ایجاد کرد.

به دنبال سه روز بارندگی در منطقه خوزستان و جاری شدن سیل در اکثر شهرهای این استان، کار کمک‌رسانی به سیل‌زدگان از سوی گروه‌ها، ادارات و موسسات آغاز شد.

در 48 ساعت نخست این سیل ویرانگر ۹نفر کشته شدند؛ دو نفر در اهواز، دو نفر در مسجدسلیمان و پنج نفر در رامشیر و رامهرمز. با طغیان رودخانه کرخه ۶۰ روستا در محاصره سیل قرار گرفتند و در ۱۲روستا سدهای خاکی شکسته شد. بستان و هویزه در محاصره سیل قرار گرفت و قسمتی از شهر سوسنگرد نیز در معرض خطر واقع شد.

سید محمدرضا غرضی، استاندار وقت خوزستان اعلام کرد که به اتفاق حاکم شرع اهواز و فرمانده لشگر به‌صورت هوایی از روستاهای اهواز و دشت شوش بازدید کرده است و همزمان از شوشتر خبر رسید سد گتوند بر اثر فشار سیل شکست و تمام بخش گتوند و خانه‌های مسکونی آن زیر آب رفت. سیل همچنین به روستاهای مسیر آغاجاری و رامشیر خساراتی وارد کرد و طبق یک گزارش هشت نفر از روستاییان کشته شدند.

همچنین سیل قایق حامل دو نفر از کارکنان شرکت نفت را در منطقه مارون واژگون کرد که یکی از آنها کشته شد. تاسیسات و چاه‌های نفتی کوپال و مارون را آب فرا گرفت و ساکنان روستاهای بین این مناطق از ترس سیل فرار کردند. همچنین یک لوله نفت در منطقه مارون شکست و نفت فراوانی سطح رودخانه این منطقه را پوشاند.

روز چهارشنبه۲۴ بهمن ۱۳۵۸ در حالی که مطبوعات از بسیج برای کمک به سیل‌زدگان خوزستان خبر می‌دادند، شمار قربانیان به ۲۸ نفر رسید و رهبر انقلاب دستور دادند تا همگان به یاری سیل‌زدگان بشتابند.

در سیل مذکور، اکثر جاده‌های فرعی که به چاه‌های نفت منتهی می‌شد زیر آب رفت و دسترسی به چاه‌ها غیرممکن و رفت‌وآمد در این مناطق قطع شد. روستاییان ساکن در اطراف تاسیسات نفتی مارون و کوپال به حال فرار روستاها را ترک کردند و در تاسیسات نفتی پناه گرفتند.

شرکت ملی نفت این بار نیز دوشادوش دیگر سازمان‌ها و ارگان‌ها برای حل مشکلات مردم مشارکت داشت و یک فروند هلی‌کوپتر شرکت ملی گاز به‌منظور نجات ساکنان روستاهایی که در محاصره سیل بودند عازم منطقه رامشیر و آغاجاری شد.

در منطقه نفتی مارون به‌دنبال شکستن یک لوله و پخش شدن نفت، اکیپی از ماموران شرکت نفت عازم منطقه شدند.

روز پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۵۸ روزنامه اطلاعات در شماره ۱۶۰۷۴ خود از این خبر داد که پل معلق اهواز در خطر انهدام قرار دارد و همچنین افزود: دو عضو شورای انقلاب به خوزستان رفتند و همزمان غواصان، هلی‌کوپترها و هاورکرافت‌ها نیز به یاری سیل‌زدگان فرستاده شدند.

در همان روز و به‌دنبال شکستن سد ساحلی در ناحیه نیوساید که کوی منازل کارکنان شرکت ملی نفت در اهواز بود، آب به سوی خیابان منطقه نیوساید سرازیر شد و کارکنان مستغلات شرکت نفت و ستاد بحران استان برای جلوگیری از پیشروی آب به سوی خانه‌های مسکونی کارکنان با ایجاد سیل‌بند اقدام‌هایی به انجام رساندند.

در مسجدسلیمان و به‌دنبال شکستن پل تمبی، پل دوم تمبی در کنار کارخانه برق نیز فرو ریخت و سبب شکستن لوله‌های آب و گاز و نفت سیاه که در زیر پل قرار داشت، شد. با شکستن لوله نفت سیاه در محوطه وسیعی از دره‌های منطقه تمبی حوضچه‌ای بزرگ از نفت سیاه به وجود آمد و کارگران شرکت ملی نفت بلافاصله در محل حاضر و عملیات ترمیم لوله را آغاز کردند.

محورهای ارتباطی و جاده‌های اهواز به مسجدسلیمان، اهواز به هفتکل، اهواز به شوشتر، اهواز به دشت آزادگان و اهواز به ماهشهر مسدود و ارتباط تلفنی نیز قطع شد.

روز شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۵۸ در شرایطی که سیل ۲۰ هزار کیلومتر مربع از اراضی خوزستان را فرا گرفته بود، مهندس معین‌فر، فرستاده ویژه شورای انقلاب به منطقه، سیل خوزستان را یک فاجعه دانست. مدتی بعد کارشناسان اطلاع دادند که برای بازسازی خرابی‌های سیل خوزستان ۴۰۰ میلیون تومان اختصاص یافت.

سیل خوزستان در سال۱۳۵۸ نیز سرانجام مدیریت و خسارت‌ها جبران شد، اما عدم هماهنگی بین دستگاه‌های اجرایی و صنعت نفت که متاثر از فضای انقلاب بود سبب شد تا نبود هماهنگی‌های لازم منجر به خسارات بیشتری نسبت به سیل سال۴۷ باوجود حجم و گستردگی کمتر سیل جدید باشد.

مدیران و کارکنان صنعت نفت در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه همواره دوشادوش هموطنان خود وظایف سازمانی و اخلاقی خود را انجام داده و با تجریبات ارزشمند سازمانی‌شان هرگاه بیشتر به کار گرفته شده‌اند، خسارات کمتری در حوزه فعالیت‌شان صورت پذیرفته است.

فرشید خدادادیان

پژوهشگر تاریخ و مدرس دانشگاه

عناوین برگزیده