تاریخ: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ساعت ۲۲:۴۵
بازدید: ۱۵۰
کد خبر: ۱۴۳۱۶
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

عدم شفافیت، بازار سرمایه را به لاتاری تبدیل کرده است

می متالز - در گزارشات مالی و اماری برای ایجاد سرعت در داوری و قابل فهم بودن شرایط یک پدیده برای سطوح مختلف فعالان آن حوزه اقدام به استخراج شاخص می کنند و در بسیاری از موارد تارگت‌ها و نقاط تصمیم گیری را تعیین می کنند تا تصمیم گیری‌ها و اقدامات مورد ارزیابی قرار دهند.
عدم شفافیت، بازار سرمایه را به لاتاری تبدیل کرده است

به گزارش می متالز، اما بنظر می رسد در بورس اوراق بهادار تهران بیش از چند شاخص کلی و سنتی که مربوط به تجمیع و نسبت گیری حجم و ارزش سهام است، هیچ شاخص کاربردی دیگری طراحی نشده است و فعالان بازار سرمایه به خصوص فعالان حقیقی، اطلاعی از کم و کیف فعالیت مدیران شرکت‌ها بر اساس شاخص‌های علمی ندارند. به همین دلیل تعدیلات EPSها و تصمیم گیری‌های مدیریتی در قبض و بسط فعالیت‌های شرکت‌ها فاقد چهارچوب‌های علمی برای ارزیابی هستند و همین امر دست مدیران و گردانندگان بازار سرمایه را بازگذاشته است و خوراک مناسبی را برای اینسایدرهای بازار سرمایه از تصمیم گیری‌های ابن الوقتی مدیران خوراک تهیه می کنند.

به عبارت ساده تر، وقتی یک معامله گر سهام نمی داند که با چند درصد از سود انباشته مدیریت شرکت موظف به تعیین تکلیف اندوخته‌هاست یا وقتی تسویه حساب‌های مالیاتی، بانکی و تامین اجتماعی شرکت‌ها دارای زمان بندی مشخصی نیست و یا وقتی آثار افزایشی و کاهشی عوامل برون زای شرکت بر اساس ملاک و معیار درست و در زمان بندی‌های زودتر و متناسب اعلام و افشاء نمی شود. بدیهی است آنان که زودتر و متناسب با سلیقه مدیران به این اطلاعات تاثیرگذار دسترسی پیدا می کنند، تصمیمات سودآورتر و یا کم زیان تری خواهند گرفت.

بدیهی است شاخص‌های تصمیم گیری و عملکردی و مقید کردن شرکت‌ها به محاسبه و اعلام آنها و شفافیت مدیریت در شرکت‌ها می تواند بازار سرمایه را پر تحرک و معنی دار بکند و از سودجویی سوداگران و رانت خواران جلوگیری کند.

هر روز مقابل روی 54 شاخص ردیف می شود که بدون این که دلایل آن را بدانیم شاهد نوسان‌های روزانه آن هستیم و جالب این که از این 54 شاخص روزگذشته، 41 شاخص نزولی، 6 شاخص ثابت و فقط 7 شاخص صعودی است که البته هیچ کدام از این صعود و نزول‌ها هم بر اساس شفافیت در مدیریت شرکت‌ها اتفاق نمی افتد بلکه صرفاَ با تکیه به بازارهای غیر مولدی مانند ارز و سکه یا نوسانات جهانی فیمت محصولات مربوطه صورت می گیرد. در حالی که معامله گران سهام، حتی مدت و دوام قیمت ارز و سکه  و قیمت‌های جهانی را نمی دانند و چه بسا یک صعود چند روزه در قیمت مس یا روی یا فولاد، معامله گران سهام را به خرید‌های بزرگ وا می دارد در حالیکه احتمالاَ دوره این نوسان مثبت به قدری محدود است که قدرت تاثیرگذاری در EPS شرکت بورسی را ندارد.

ماحصل آن چه که گفته شد این است که بازار سرمایه با بی توجهی و بی دقتی مدیریت کلان این بازار و عدم توجه به شاخص‌های عملکردی و شفافیت مدیریتی به مجموعه ای تبدیل شده است و طبیعی است وقتی معامله گران سهام اطلاعات و تحرکات خاصی از 600 شرکت بورسی نمی بینند، صرفا به سراغ سهامی می روند که در بازارهای جهانی و اقتصاد غیرمولد می توانند علامت و نشانه ای دریافت کنند و جای تعجب ندارد که در بزنگاه‌های حساس اقتصادی کشور مانند چندماهه اخیر کمترین نقش را در بازارسرمایه ایفا می کند.

عناوین برگزیده