
به گزارش میمتالز، وی همچنین گفت: در این مسیر، بسیاری از طرحهای استخراج معادن جدید به نتیجه نرسید و بخشی از منابع موجود نیز بهطور کامل مورد بهرهبرداری قرار نگرفت. از سوی دیگر، الگوی مصرف انرژی چه در بخش صنعت و چه در بخش ساختمان، کارآمد نبوده و فاصله قابل توجهی با استانداردهای جهانی داشت. این شرایط باعث شد از سال ۱۳۹۲ به تدریج ناترازیهای انرژی آغاز شود. محدودیتهای موجود در تأمین گاز، بهویژه در فصل زمستان، نهتنها صنعت را تحت فشار قرار داد، بلکه منجر به قطعیهای برق نیز شد؛ قطعیهایی که خود نتیجه کمبود گاز در نیروگاهها بود.
وی در ادامه گفت: روش مبتنی بر کوره بلند، با تکیه بر خوداتکایی نسبی در تأمین انرژی، پایداری بیشتری در تولید ایجاد کرده و مصرف برق را در کل زنجیره فرآوری مدیریت کرده است. در مقابل، روش مبتنی بر احیا مستقیم، به دلیل وابستگی بالا به گاز و برق، در برابر ناترازیهای انرژی کشور آسیبپذیرتر بوده و در تمامی مراحل زنجیره نیز مصرف قابل توجهی داشته است.
وی با اشاره به مزیت راهبردی خودکفایی در برابر ناترازیهای انرژی کشور و نقش آن در پایداری و امنیت تولید گفت: روش کوره بلند بهدلیل ماهیت انرژی خود، مزیت استراتژیکِ خوداتکایی را فراهم میکند؛ درحالیکه روش احیا مستقیم، با ماهیت وابسته به انرژی، نتیجه استراتژیکِ وابستگی را به همراه دارد.
ریاحی همچنین تصریح کرد: روش مبتنی بر احیا مستقیم آسیبپذیری بالا در برابر ناترازی برق و گاز کشور و همچنین مصرف در تمام زنجیره را داشته است.
وی با توجه به آزادسازی ظرفیت شبکه برق گفت: با انتخاب روش کوره بلند (با ظرفیت یک میلیون تن شمش فولاد)، کشور از سرمایه گذاری برای احداث یک نیروگاه برق جدید به ظرفیت ۹۰ مگاوات بی نیاز میشود و همچنین آزادسازی منابع گاز طبیعی که صرفه جویی حاصل از عدم مصرف گاز در این روش معادل تامین سوخت یک نیروگاه سیکل ترکیبی مدرن با راندمان ۳۳/۵۳ درصد با ظرفیت ۲۲۶ مگاوات است.