تاریخ: ۰۴ آذر ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۷:۲۰
بازدید: ۱۳۹
کد خبر: ۶۸۴۵۱
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
به بهانه گران شدن قیمت بنزین می متالز بررسی کرد؛

چرا دولت‌ها به جای سیاست‌گذاری انتخابی، سیاست‌گذاری اضطراری را انتخاب می‌کنند؟

می متالز - وحید شقاقی شهری، کارشناس مسائل اقتصادی گفت: هم اکنون صندوق ثروت نروژ، بیش از هزار میلیارد دلار پس انداز دارد، در حالی که شب گذشته رهبر انقلاب اعلام کرد، صندوق توسعه ملی بازیچه دست دولت‌ها شده و می‌آیند التماس می‌کنند و مدام از این صندوق توسعه ملی برمی دارند.
چرا دولت‌ها به جای سیاست‌گذاری انتخابی، سیاست‌گذاری اضطراری را انتخاب می‌کنند؟

به گزارش می متالز، همواره در دنیای سیاست، دولتمردان با دو نوع سیاست‌گذاری رو به رو هستند: سیاست‌گذاری انتخابی و سیاست‌گذاری اضطراری سیاست‌گذاری انتخابی سیاست‌گذاری است که دولت ها می توانند با زمان کافی، گزینه های مختلف را کارشناسی شده بررسی کرده و گزینه بهینه را جهت اجرا انتخاب کنند؛ اما در سیاست‌گذاری اضطراری عموماً دولت ها تنها با یک گزینه رو به رو هستند که اتفاقاً راحت ترین گزینه ممکن است و حتی خود سیاست‌گذار نیز از اجرای آن ناراضی است، ولی چون از یک سو زمان را از دست داده و از سوی دیگر مجبور است به دلیل شرایط موجود آن سیاست را پیاده سازی کند، تن به اجرای آن سیاست می دهد.

مرور سیاست های پیاده شده توسط دولت ها در چند سال اخیر نشان می دهد، دولت ها بیشتر به دنبال سیاست‌گذاری اضطراری بوده اند تا سیاست‌گذاری انتخابی.

به عنوان مثال اصلاح و افزایش قیمت بنزین در روزهای اخیر یک نمونه خوب از سیاست‌گذاری اضطراری است.

در حالی که دولت از سال 1394 (آخرین سالی که قیمت بنزین اصلاح و به هزار تومان در هر لیتر افزایش یافت) تا سال 1398 زمان داشت تا سیاست های مناسب تری برای افزایش قیمت بنزین اتخاذ کند، یکباره و شبانه تصمیم به افزایش قیمت بنزین گرفت. همچنین حذف یارانه ثروتمندان و اصلاح نظام مالیاتی و پیاده سازی پایه های مالیاتی جدید نیز از جمله سیاست هایی بوده اند که دولت می توانسته در این سال ها اجرا کند، اما یکباره در سال جاری به دنبال اجرای این سیاست هاست.

پرسش این است که چرا دولت ها به جای سیاست‌گذاری انتخابی که مناسب تر است به سمت سیاست‌گذاری اضطراری می روند؟

وحید شقاقی شهری، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی و کارشناس مسائل اقتصادی گفت: تجربه اقتصاد ایران نشان داده که دولت ها در زمان وفور درآمدهای نفتی، تمایلی به اصلاحات ساختاری و نهادی ندارند.

وی افزود: اصلاحات ساختاری و نهادی در کشور ما، گزینه ای انتخابی نیست و گزینه اجباری و اضطراری است و حدود پنجاه سال است که این رویه در کشور حاکم است.

شقاقی شهری افزود: از سال 1300 قصد دولتمردان این بود که اقتصاد را از حالت سنتیِ کشاورز محور به یک اقتصاد با نهادهای مدرن تبدیل کنند؛ اما این انتقال به دلیل وجود درآمدهای نفتی رخ نداد و نهادهای کشور ناقص و شبه مدرن در اقتصاد ایران شکل گرفتند.

وی ادامه داد: ایران صاحب یک نظام مدرن حکمرانی و اداری در حوزه اقتصاد و نهادهای مختلف نشد و این موجب شد که ایران از چاله سنت بیرون بیاید و در چاه نفت بیفتد و نفت به جای اینکه در اقتصاد کشور یک فرصت باشد، به تهدید تبدیل شد و اجازه نداد عقلانیت نهادی شکل بگیرد.

متأسفانه نفت اجازه نداد از صد سال پیش تاکنون به ویژه از دهه 50 شمسی به بعد، نهادهای عقلانی (مقصود از نهاد، نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است) در کشور شکل بگیرند. وقتی نهادها عقلانی نباشند، نهادهای غیرعقلانی شکل خواهد گرفت که پذیرش اصلاحات ساختاری را ندارند و همچنین اجازه اصلاحات ساختاری و نهادی را نیز نمی دهند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نهادهای کشور مبتنی بر درآمدهای نفتی شکل گرفته است، گفت: این نفت به نهادها اجازه داده که تصمیمات اشتباهی بگیرند و هزینه این تصمیمات اشتباه را دوباره با درآمدهای نفتی پرداخت کنند. در مقابل، شما ملاحظه می کنید که هر زمان درآمدهای نفتی به هر دلیل، کاهش یافت کشور، مجبور شد که تن به اصلاحات ساختاری بدهد و در حال حاضر نیز که صادرات نفت ایران به زیر 500 هزار بشکه رسیده، زمزمه های اصلاحات ساختاری در کشور شنیده می شود و اقداماتی برای اصلاحات ساختاری در حال انجام است؛ مانند اصلاح نظام یارانه های پنهان، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح نظام بودجه ریزی، اصلاح نهادهای مبارزه با فساد و رانت و تقویت کننده شفافیت، اصلاح نظام بانکی و ... . وجود نفت به عنوان یک مُسکن عمل می کرد و باعث شده بود تا دردهای اقتصاد ایران را مخفی کند.

شقاقی شهری ادامه داد: در اروپا از قرن پانزدهم موضوع روشنگری و عقلانیت شکل گرفت. چهارصد سال بعد از شکل گیری عقلانیت، نروژ توانست به نفت دست یابد. به دلیل آن که در نروژ چهارصد سال تمرین عقلانیت شده بود و نهادها بر مبنای عقلانیت شکل گرفته بودند، نفت اکتشافی و درآمدهای حاصل از آن در اقتصاد نروژ تزریق نشد بلکه در صندوق هایی سرمایه گذاری جهانی سرمایه گذاری و بخشی از سود حاصل از این سرمایه گذاری وارد اقتصاد نروژ شد. هم اکنون صندوق ثروت نروژ بیش از هزار میلیارد دلار پس انداز دارد در حالی که شب گذشته رهبر انقلاب اعلام کرد که صندوق توسعه ملی بازیچه دست دولت ها شده است و می آیند التماس می کنند و مدام از این صندوق توسعه ملی برمی دارند.

در نروژ بستر تاریخی عقلانیت نهادی طی شده بود و بعد نفت کشف شد ولی در کشور ما متأسفانه، یکباره از سنت وارد یک اقتصاد رانتی نفتی شدیم و این اقتصاد رانتی نفتی موجب شد تا نهادهای رانتیر شکل بگیرند. نهادها، دولت و ملت رانتی، پذیرش اصلاحات ساختاری در شرایط عادی را ندارند، چون اصلاحات ساختاری با هزینه و شفافیت همراه است.

بنابراین دولت ها با وجود وفور درآمدهای نفتی با سیاست های انتخابی به سراغ اصلاحات ساختاری نمی روند و زمانی که درآمدهای نفتی کاهش می یابد، مجبور می شوند با سیاست های اضطراری تن به اصلاحات ساختاری مانند اصلاح نظام یارانه پنهان حامل های انرژی از جمله اصلاح قیمت بنزین بدهند.

این کارشناس در پایان در پاسخ به این پرسش که راهکار چیست، گفت: هر چقدر این تحریم ها دامنه دار باشد، آرام آرام نهادها تمرین عقلانیت خواهند کرد و به تدریج عقلانیت را سرلوحه سیاست‌گذاری های خود قرار خواهند داد. به همین دلیل، می توان از تحریم ها به عنوان یک فرصت یاد کرد. عقلانیت نهادی، یک شبه شکل نمی گیرد و به تدریج شکل خواهد گرفت.

منبع: تابناک
عناوین برگزیده